بهشت
به مجموعه اندیشه ها، ارزش ها و رفتارهای یک قوم، فرهنگ گفته می شود. در حقیقت، فرهنگ، چیزی است که به زندگی، ارزش حیاتی می بخشد. فرهنگ همچون روحی در افکار و رفتار مردم جریان دارد و اصلی ترین وسیله حفظ جامعه است؛ چرا که عناصر گوناگون اجتماع در بستر فرهنگی به هم پیوند می خورند. جامعه ای که مشکل فرهنگی داشته باشد، نظم نمی پذیرد و رفتارها در آن، قابل در آن، پیش بینی، هدایت و برنامه ریزی نخواهند بود. بسیج، بر اساس ارزش های انسانی و فرهنگ عمیق اسلامی شکل گرفته و رمز موفقیت آن، این است که از اعتقاد میلیون ها انسان برخاسته است. زمانی که افراد مسیر زندگی و هدف خود را با تفکر بسیج هماهنگ و هم سو می بینند، به بسیج گرایش می یابند. ایمان، اخلاص، ایثار و شجاعت، ویژگی های بسیجی اند که در دامن فرهنگ اصیل اسلامی رشد کرده اند. مردم، اصلی ترین بخش جامعه اند که نقشی حیاتی در تأمین سلامت و موفقیت کشور بر عهده دارند. آنها هستند که با آگاهی و هوشمندی، جامعه را به سوی موفقیت پیش می برند یا با ناآگاهی های خویش، سرنوشت شومی را برای کشور رقم می زنند. حضرت امام خمینی رحمه الله با بینش عمیق خود، بارها بر جایگاه مهم مردم برای رساندن کشور به سعادت، تأکید ورزید. ایشان با درایت بی نظیر خود در سال های سخت دفاع، قشرهای گوناگون را به یک پارچگی و بسیج عمومی برای نجات کشور از بحران جنگ تشویق کرد. قدرت مردم در پرتو تدبیر آن پیر فرزانه و پیوند الهی آنان با یکدیگر، نه تنها کشور را از رنج های جنگ نجات داد، بلکه بعد از جنگ نیز بسیج را به عنوان یکی از بزرگ ترین و محکم ترین نهادهای کشور مطرح ساخت. حضور پر رنگ و موفق بسیج در جنگ تحمیلی، ارزش بسیج را بیش از گذشته در برابر چشم ها قرار داد. ازاین رو، بیشتر مردم، بسیج را به عنوان نهادی نظامی می شناسند. باید توجه داشت که گرچه یکی از وظیفه های مهم بسیجیان، آمادگی نظامی برای دفاع از خطرهای نظامی است، ولی بسیج در نظر امام خمینی رحمه الله ، تکلیفی فراتر از این دارد. در اندیشه ایشان، بسیج، نهادی اجتماعی است. نهادی گسترده که پاسخ گوی بسیاری از نیازهای اساسی و حیاتی جامعه است و چنان با بخش های دیگر نظام پیوند دارد که جدایی آنها از هم در جامعه اسلامی امکان پذیر نیست. بسیج با کارکردهای گوناگون خود، یاری رسان نیازهای آموزشی، عمرانی، سیاسی، دفاعی و... است. بسیج سوادآموزی، بسیج سازندگی و بسیج محرومیت زدایی، قسمتی از برنامه های بسیج در کشور است. فقر، یکی از جدی ترین مشکلات موجود در کشورهای جهان است. هر سال تعدادی از انسان ها به دلیل سوء تغذیه و کمبود بهداشت، جانشان را از دست می دهند. مردمانی که بر اثر زراندوزی، خودکامگی و قدرت طلبی دیگران، در تنگ دستی و فلاکت به سر می برند. انقلاب اسلامی در ایران، با بیداری قشر محروم جامعه شکل گرفت. پس از پیروزی انقلاب، امام خمینی رحمه الله ، محرومان را صاحبان اصلی انقلاب دانست و نظام اسلامی را حکومتی عدالت خواه معرفی کرد. یکی از برنامه های ایشان، تشکیل بسیج محرومیت زدایی بود. گرچه تعدادی از نهادهای دولتی برای ریشه کنی فقر تلاش می کردند، ولی ایشان با فراخوانی از همه مردم، درخواست کردند تا در هر محله ای، گروهی شامل مهندسان، کارشناسان شهرسازی و خانه سازی، یک روحانی و یک نماینده دولت انتخاب کنند. این عده بدون هیچ پاداش مادی، با استفاده از کمک های مردمی و انسان دوستانه توان مندان، به رسیدگی حال محرومان و مستمندان می پرداختند. اسلام، فراوان به فراگیری دانش توصیه کرده است. دانش آموزی، نه تنها زندگی اجتماعی را سامان می بخشد، که یکی از بهترین راه های رسیدن به خداست. در آموزه های دینی ما، دانش اندوزی و تفکر، عبادتی است که پاداشی بیش از عبادت های دیگر دارد. آنچه در رژیم ستمشاهی بر ملت ایران سایه انداخته بود، تنها ظلم و استبداد نبود. دانش، بزرگ ترین نعمتی بود که مردم از آن محروم بودند. بیشتر مردم توان خواندن و نوشتن نداشتند و مسیر روشنی برای پیشرفت در برابر خود نمی دیدند. بسیج سوادآموزی با دستور امام خمینی رحمه الله به وجود آمد. ازاین رو، بی سواد و باسواد، دست در دست هم نهادند تا راه های موفقیت کشور را هموار سازند. بسیج سوادآموزی با هدف نجات مردم از نادانی، شروع به کارکرد و بی سوادی را تا مرز ریشه کنی پیش برد. تاریخ بشر، جنگ ها و کشمکش های فراوانی به خود دیده است. کشورگشایی ها، ثروت اندوزی ها، قدرت طلبی و شهرت طلبی ها، انسان هایی را رو در روی هم به میدان نبرد کشانده و ذهن انسان را از خاطره های غارت و خون ریزی پر کرده است. دفاع مقدس ملت ایران در طول هشت سال، ماهیتی متفاوت از جنگ های دیگر دارد. آنچه رزمندگان ایرانی را تا پای جان در میدان نگاه می داشت، ثروت و قدرت و شهرت نبود. دفاع مقدس، تصویر روشنی از تفکر بسیجی است. در این تفکر، انسان، موجودی مادی نیست که در حصار دنیا محصور باشد، بلکه موجودی الهی است که برای رسیدن به سعادت جاودانی تلاش می کند. همین تفکر است که ذهن های آگاه فراوانی را از سراسر جهان به خود معطوف داشته است. اسلام، دینی جهانی است که در مکان یا زمانی خاص محدود نمی شود. دینی که نوید آزادی، اخلاق و سعادت را برای تمامی انسان ها به ارمغان آورده است. دوراندیشی امام خمینی رحمه الله نیز برآمده از همین باورهای دینی است و فریاد رسای آزادی خواهی او همچنان در گوش تاریخ طنین انداز است. ندایی که مستضعفان عالم را به یک پارچگی فرا می خواند و بسیج را بهترین الگو برای آنان می داند. بسیج در تفکر حضرت امام رحمه الله ، بهترین محور وحدت ملت های مظلوم است. ایشان می فرماید: «هان ای ملت های جهان که مستضعفید! از جای برخیزید و حق خود را بستانید و از عربده های قدرتمندان نهراسید که خداوند با شماست و زمین، ارث شماست. وعده خداوند متعال، تخلف ناپذیر است.» «من امیدوارم که این بسیج عمومی اسلامی، الگو برای تمام مستضعفین جهان و ملت های مسلمان عالم باشد». «غدیر» در زبان عربی به معنی گودال و «خم» نام محلی نزدیک منطقة «جحفه» است. که در آن روزگار چشمهای روان و درختانی کهنسال داشت. به دلیل موقعیت سوق الجیشی «غدیر خم» حاجیان شهرها و سرزمینهای مختلف عربستان پس از انجام مناسک حج و هنگام بازگشت به شهر و دیارشان در این منطقه از هم جدا می شدند. آنچه نام این محل را در تاریخ اسلام مهم و به یادماندنی کرده است به سال دهم هجری و تصمیم پیامبر اسلام (ص) برای زیارت خانه خدا و به جا آوردن مراسم حج و اعلام ایشان مبنی بر اینکه امسال آخرین حج ایشان خواهد بود، برمیگردد. لذا مردم شهرها و مناطق مختلف عربستان به وسیله قاصدانی از این امر مطلع شدند. نام : علی لقب : هادی نقی کنیه : ابوالحسن نام پدر :محمد نام مادر: سمانه مغربیه تاریخ ولادت : 15 ذی الحجه یال 212 هجری محل ولادت : مدینه طیبه مدت امامت : 33 سال مدت عمر :42 سال تاریخ شهادت : 3 ماه رجب سال 254 هجری علت شهادت: طعام زهر آلود نام قاتل : متوکل عباسی محل دفن : سامراء تعداد فرزندان : 4 پسر و1 دختر میلاد فرخنده : سحرگاه روز 15 ذی الحجه هنگامی که خورشید اشعه تابناک خود را بر روی زمین می گسترد مولود مسعود خاندان رسالت حضرت امام علی النقی (ع) دیده بر جهان بازگشود نوزادی که باعث سربلندی وافتخار اسلام گردید وعمر خود را در راه اعتلای تعالیم ارزنده اسلام مصروف داشت ودر پیشبرد هدفهای الهی از هیچ نو کوشش وفعالیت ومجاهده مضایقه ننمود . او در تیره ترین دوران اختلافات خلفای عباسی همانند پدر بزرگوارش به توسعه وگسترش آئین اسلام پرداخت واصالت تعالیم اسلامی را از گزند حوادث وآفات محفوظ داشت . او از همان دوران نوجوانی از آن هنگامی که در مکتب پدر بزرگوارش درس علم ومعرفت می اموخت به راهنمائی وارشاد مردم می پرداخت ودر مکتب عالی دانش وفضیلت خود ، گروههائی از علاقه مندان وارادت ورزان خاندان نبوت را می پروراند . او در عصر خود در دانش وفضیلت وشرف انسانی ، مجاهدتهای اسلامی نظیر وهمتا نداشت وعلاقمندان همچون پروانه گرد شمع وجودش می گشتند واز خرمن علم ودانش وفضیلت او بهره ها می بردند . سال ولادت : دهمین ثمره باغ ولایت ودوازدهمین نهال خعصمت وطهارت ونخستین فرزند برومند پیشوای نهم در سال 212 هجری در یکی از محلات مدینه شهر نورانی پیامبر بزرگوار اسلام در محلی که موسوم به « صریا» بود دیده بر جهان گشود وبه زیباترین نامی مه در خاندان رسالت سابقه دیرین وخوش خاطره ای داشت موسوم گردید ؛ پدر ارجمندش برای وی نام « علی » را برگزید . او که همانند جد بزرگوارش مأ موریت دفاع از اسلام واحیای حقوق مسلمانان را از جانب پروردگار عالم بعهده داشت همان کنیه ی جدش را بر خویشتن انتخاب کرد وبه ابوالحسن موسوم گردید . لقب ابن رضا درخشان ترین عنوان وشهرت او ودیگر پیشوایان معصوم بعدی بود که آنروزها همچون ستاره درخشان در میان دهها القاب دیگر بر تارک وی می درخشید . از دیگر القاب آن حضرت می توان هادی ، ناصح ، عالم ، فقیه ، امین ، عسگری ، دلیل ، فاتح ، نقی و مرتضی را نام برد چنانچه امروز بیشتر دوستداران وشیعیان او را با لقب مشهور « هادی » میشناسند . آن حضرت تحت تربیتهای الهی ومعنوی پدر ، هفت سال واندی زندگی کرد وبعد از وفات پدر درخشان ترین وشامخ ترین چهره ی اسلام بود که مشکلات فقهی وعلمی جهان اسلام را با دانش وبینش خود حل وفصل می نمود . مادر : مادر عزیز ومهربانش ، بانوی با فضیلت وتقوی ودانشمدندی یود در نهایت فداکاری ودلسوزی که یکی از بانوان صالح ودرستکار شایسته ی روزگار خود محسوب می گشت بحدی که خود امام 0ع) درباره ی او چنین میفرماید : « مادرم عارف وآشنا به مقام امامت وولایت بود . او با عنایت ولطف پروردگار اهل رحمت وبهشت است . هرگز فریب شیطان ومکر و کید تجاوزکار وستکگر را بخود ندید واز نظر رتبه ومقام کمتر از مادر انبیاء ومردان شایسته ی الهی نبود ...» . نام گرامی وی « سمانه » معروف به سیده وصاحب کنیه « ام الفضل مقربیه » از شاهزادگان رومی بود که به اسارت لشکر مسلمانان در آمده بود وبه عنوان « ام ولد » آزاد گردید وافتخارهمسری امام را پیدا نمود او یکی از آشنایان حقیقی به مقام ولایت کبری واز مدافعین سرسخت زعامت وخلافت الهی بود . تعیین امامت آن حضرت : پیشوای نهم جز علی وموسی فرزند دیگری نداشت واز آنجا که میان علی وموسی در دانش وتقوی وپرهیزکاری وفضایل معنوی از وجود تا عدم واز زمین تا آسمان فاصله وجود داشت برای هیچ انسانی این شبهه پدید نمی آمد که او پیشوائی رقیب امام هادی (ع) گردد بخصوص که بارها حضرت هادی از طرف پدر عالیقدرش امام جواد (ع9 تصریحاً به امامت تعیین گردیده بود . در مرگ پدر : هشت سال از عمر شریفش نگذشته بود که غبار یتیمی بر چهره اش نشست در سال 220 هجری در آخر ماه ذیقعده پدر بزرگوار وجوان خود را از دست داد ؛ پدری که نمونه بارز علم وتقوی وفضیلت وشجاعت مظهر مبارزه با ظلم وستم وپناه درماندگان وبیچارگان بود . مدت عمر وزندگی اش از نظر زمان بسیار محدود بود چون فقط 25 سال در این جهان زندگی کرد که هفت سال وچند ماه دوران پدر ئهفده سال بعدی از وی دوران امامت وپیشوایی او بود که دخترش ام فضل را به عقد ازدواج او درآورد سپس دوران حکومت معتصم را دید که در اوایل حکومت او بود که امام جواد در بغداد به شهادت رسید و در کنار قبر جد بزرگوارش امام موسی بن جعفر (ع) مدفون گردید وامروز به نام کاظمین معروف ومشهور است . سالهای امامت : سالهای امامت آن حضرت مصادف بوده است با قسمتی از خلافت معتصم و تمام خلافت متوکل و منتصر و مستعین و در زمان خلافت المعتز بالله وفات یافتند امام هادی (ع) در مدینه اقامت داشتند تا اینکه متوکل در سال 232 ق به خلافت رسید. چنانکه در تواریخ مذکور است متوکل به حضرت امیر (ع) و اهل بیت کینه شدیدی داشت و کسانی که دور و بر او بودند به بغض و عداوت با آل علی شهرت داشتند و از جمله آنها عبد الله بن محمد بن داود هاشمی معروف به «ابن اترجه» بود متوکل از امام جهت مسافرت به بغداد دعوت نمود و یحیی بن هرثمه را مأمور این کار کرد ، هرثمه آن حضرت را در سال 233 ق به سامرا برد رفتار متوکل با امام به ظاهر محترمانه بود ولی پیوسته او را تحت نظر داشت و گاهی به حبس، توقیف و یا جستجوی منزل آن حضرت امر میکرد . آثار آن حضرت 1 ) رساله ای در رد اهل جبر و تفویض و اثبات عدالت و منزلت بین المنزلتین . 2 ) مجموعه پاسخهایی که به پرسشهای یحیی بن اکثم قاضی القضات بغداد داده اند . 3 ) مجموعه ای از احکام دین که ابن شهر آشوب در مناقب از خیبری و حمیری و از کتاب مکاتبات الرجال از عسکریین نقل کرده است . زیارت در کلام امام هادی(ع) زیارت انسانهای وارسته,موجب بقا و استمرار حیات علمی و معنوی آنان می گردد, آنچنان که در حدیتی از پیامبر اکرم (ص)1 اتر زیارت امامان و پیامبران بعد از مرگ همسان اتر زیارت ایشان در حیات است و همان آتار و سازندگی را برای انسان دارد. یکی از برترین زیارات ائمه (ع) که با فقرات بلندش به اوج وجود ائمه اطهار وبلندای هستی آنان نظر دارد و زمینه معرفت و عرفان کاملتر انسان را فراهم می سازد, زیارت جامعه کبیره است که امام علی النقی(ع) آن را به شاگرد خویش2 آموخته است که در فصاحت و بلاغت احسن و اکمل زیارات است. این منشور بلند,هر چند که در لباس شرح فضایل و کمالات انسانهای کامل و خلفای برجسته الهی بیان شده است, لیکن معارف عمیق توحیدی آن اساس شرک را بر می کند و وجود انسان را از حقیقت و نور ولایت و معرفت سیراب می کند. امام هادی (ع) در این زیارت ائمه اطهار (ع) را با جلوه های گوناگون معرفی کرده تا زائر از دریچه های مختلف, ایشان را الگو و اسوه خویش قرار دهد و بر تعالی خود همت گمارد. زیارت جامعه در مقام امامت جایی خالی نمی گذارد تا دیگران آن را پر کنند. ابتدای زیارت با بهترین تحیت و بزرگداشت, سلام, آغاز می شود و در ادامه بالاترین معارف اعتقادی انبیا و ائمه (ع) را ,که هر کدام در عین سادگی نیاز به تشریح و تبیین دارد, بر می شمارد ; باشد که به تاسی از این ذوات مقدسه وجودمان لبریز از ایمان شود: السلام علیکم یا أهل بیت النبوة وموضع الرسالة ومختلف الملائکة ومهبط الوحی ومعدن الرحمة وخزان العلم ومنتهى الحلم وأصول الکرم وقادة الأمم وأولیاء النعم وعناصر الأبرار ودعائم الأخیار وساسة العباد وأرکان البلاد وأبواب الإیمان وأمناء الرحمن وسلالة النبیین وصفوة المرسلین وعترة خیرة رب العالمین ورحمة الله وبرکاته السلام على أئمة الهدى ومصابیح الدجى وأعلام التقى وذوی النهى وأولی الحجى وکهف الورى وورثة الأنبیاء والمثل الأعلى والدعوة الحسنى وحجج الله على أهل الدنیا والآخرة والأولى ورحمة الله وبرکاته….. اشاره
تدبیر امام، تشکیل بسیج
بسیج؛ نهادی اجتماعی
بسیج محرومیت زدایی
بسیج سوادآموزی
بسیج در دفاع مقدس
بسیج جهانی
در پی این فراخوان پیامبر اسلام(ص) با اجتماع عظیمی از مردم، مدینه را به قصد مکه ترک فرمودند. اجتماع باشکوهی از مسلمانان آن سال در مراسم حج شرکت کردند؛ که آن سال حجه الوداع پیامبر(ص) بود. پس از پایان مراسم حج پیامبر(ص) دستور دادند که حجاج باید حرکت کنند تا در غدیر خم حاضر باشند. همچنین پیامبر به 12 هزار نفر از حجاج یمن – که مسیرشان متفاوت بود – دستور دادند همراه حجاج به غدیر خم بیایند. در مسیر بازگشت حجاج، جبرئیل بر پیامبر وارد و این آیه را نازل کرد: «هان! ای پیامبر! آنچه را که از سوی پروردگارت به تو نازل شده است تبلیغ کن و اگر چنان نکنی پیام رسالت را انجام نداده ای و خداوند تو را از مردم حفظ می فرماید.» ( سوره مائده، آیه 67 )
در پی ابلاغ این دستور پیامبر دستور توقف کاروان حجاج را در منطقه غدیر خم دادند و امر فرمودند کسانی که جلوتر هستند بازگردند و کسانی که عقب مانده اند به اجتماع حجاج در غدیر خم برسند. اجتماعی که تعداد آن را بین نود تا صد و بیست هزار نفر ذکر کردهاند. پیامبر اسلام (ص) در آن روز گرم سوزان بر بالای منبری از جهاز شتران در حالی که حضرت علی (ع) در کنار ایشان قرار داشت خطبه ای ایراد فرمودند. پیامبر(ص) در این خطبه با ستایش و حمد خدا شروع و حدیث ثقلین را بیان فرمودند سپس در حالی که دست حضرت علی (ع) را بلند نمودند تا همه مردم ایشان را درکنار رسول خدا مشاهده نمایند، از مردم پرسیدند: «ای مردم آیا من از خود شما بر شما اولی و مقدم نیستم؟» مردم پاسخ دادند: «بله ای رسول خدا.» حضرت در ادامه فرمودند: « خداوند ولی من است و من ولی مؤمنین هستم و من نسبت به آنان از خودشان اولی و مقدم می باشم.» آنگاه فرمودند: «پس هر کس که من مولای او هستم علی مولای اوست.» سه بار این جمله را بیان کردند و فرمودند: « خداوندا، دوست بدار و سرپرستی کن، هر کسی که علی را دوست و سرپرست خود بداند و دشمن بدار هر کسی که او را دشمن دارد و یاری نما هر کسی که او را یاری می نماید و به حال خود رها کن، هر کس که او را وا می گذارد.» پس خطاب به حجاج فرمودند: «ای مردم حاضرین به غایبین این پیام را برسانند.» هنوز اجتماع متفرق نشده بود که بار دیگر جبرئیل بر پیامبر وارد و این آیه را نازل کرد: «امروز دین شما را به کمال رساندم و نعمتم را بر شما تمام کردم و دین اسلام را بر شما پسندیدم.» ( سوره مائده، آیه 3 )
سپس پیامبر دستور داد که مردم با حضرت علی (ع) بیعت کنند. مردم دسته دسته به خیمه پیامبر(ص) که حضرت علی (ع) در آن بود وارد و با حضرت علی(ع) بیعت کردند و به ایشان تبریک میگفتند. ابوبکر، عمر، طلحه و زبیر جزو اولین بیعت کنندگان بودند و عمر، خطاب به حضرت علی (ع) گفت: «بر تو گوارا باد ای پسر ابی طالب، تو مولای من و مولای هر مرد و زن با ایمان گشتی.» مراسم بیعت با حضرت علی (ع) سه روز به طول انجامید. حسان بن ثابت انصاری در آن روز دربارة این انتخاب و امامت و جانشینی حضرت علی (ع) ابیاتی را سرود.
حدیث غدیر توسط 110 تن از صحابه مثل ابوبکر، عمر، عثمان، عمار یاسر، ام سلمه، ابوهریره، سلمان، زبیر، زیدبن ارقم، ابوذر، عباس بن عبدالمطلب، جابر عبدالله انصاری و 83 تن از تابعین مثل سعید بن جبیر و عمربن عبدالعزیز نقل شده است. پس از تابعین نیز 360 تن از محدثان، حدیث غدیررا در آثار خویش نقل نموده اند که سه تن از آنان صاحبان «صحاح سته» ( ششگانه ) هستند.
علمای شیعه همگی غدیر را حدیثی متواتر دانسته اند. مورخی مثل یعقوبی که اولین کتاب تاریخ عمومی را در جهان اسلام نوشته نیز واقعه غدیر را ذکر کرده است. همچنین مورخانی مثل محمد بن جریر طبری، ابن اثیر، سیوطی، شهرستانی، ابونعیم اصفهانی این واقعه را بیان کرده اند و حتی برخی از آنان کتاب های مستقل در باب غدیر تألیف کردهاند مثل «الولایه فی طرق حدیث الغدیر» اثر محمد بن جریر طبری.
عید غدیر خم بزرگترین عید در نزد ائمه (ع) و شیعیان آنان بوده است و در طول تاریخ همواره آن را گرامی داشتهاند.
«در کتاب ثوب الاعمال شیخ صدوق باسندش به حسن بن راشد آمده که گفته است: به امام صادق (ع) گفتم: آیا برای مؤمنان عید دیگری جز جمعه و فطر و قربان وجود دارد؟ فرمودند: آری. روزی و عیدی که از همه بزرگتر است و آن روزی است که امیر المؤمنین علی (ع) را بر پا داشتند و رسول خدا (ص) پیمان ولایت او را بر عهده زن و مرد مسلمان در محل غدیر خم نهاد، پرسیدم کدام روز هفته بوده است؟ فرمودند: روز در سال ها تغییر می کند، آن روز، روز هجدهم ذی الحجه است....»
منابع:
1- قرآن
2- دایره المعارف تشیع، جلد ششم، تهران: نشر شهید محبی، 1376.
3- دشتی، محمد، جایگاه غدیر، قم: مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمؤمنین (ع)، 1380.
4- دوانی،علی، غدیر خم: حدیث ولایت، تهران: نشر مطهر، 1383.
5- رضوانی، علی اصغر، غدیر شناسی و پاسخ به شبهات، قم: مسجد مقدس صاحب الزمان ( جمکران )، 1384.
:قالبساز: :بهاربیست: |
